۵ مطلب با موضوع «داستان پند آموز» ثبت شده است

فرماندهی کسب و کار به سبک سرلشکر قاسم سلیمانی

فرماندهی کسب و کار به سبک سرلشکر قاسم سلیمانی


اشاره :

نام  قاسم سلیمانی  را به احتمال زیاد از رسانه های مختلف شنیده اید . فردی که با فرماندهی مدبرانه و حرفه ای خود موفقیت های زیادی کسب کرده تا جایی که به عنوان موثر ترین شخص در پیشبرد اهداف سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه شناخته میشود و آمریکا اورا به عنوان یکی از موفق ترین فرماندهان  جهان برمیشمرد.روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی می‌نویسد: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش می‌دانند. بسیاری از مقامات امریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شده‌اند».اما حتما سوال میپرسید که یک فرمانده جنگی برای کارآفرینان چه درس هایی ممکن است داشته باشد .سوال خوبی است و این نوشته هم پاسخ شماست .

سردار قاسم سلیمانی

سردار قاسم سلیمانی

از جنگ تا کسب و کار

یکی از مهمترین خصوصیات سرلشکر سلیمانی و همکارانش این است که ارزش های ویژه ای را خلق میکنند به عنوان مثال دقیقا نقاط حساس و راهبردی را تصرف میکنند و یا در نقطه ای عمل میکنند که از سر و صدای زیاد دشمن میتوان متوجه شد نقطه بسیار حساسی برایش بوده است .

این دقیقا همان نکته ای است که ما برای کسب و کار تازه بنیاد خودمان به  آن نیاز داریم،شناخت دقیق محیط و عمل در جایی که رقیب انتظارش را نداشته و برایش خیلی مهم بوده است ..تیم های استارتاپی به دلیل ماهیتشان مشخص نیست که قرار است دقیقا چه کاری را انجام دهند و اینکه نقشه راهشان چیست و ارزش پیشنهادی شان کدام است را در طی مسیر مشخص میکنند اما یک نکته را نباید فراموش کرد و آن هدف نهایی است که باید از ابتدا مشخص باشد .حاج قاسم و یارانش دقیقا مانند یک تیم استارتاپی عمل میکنند  آنها از ابتدا نمیدانند با چه چیزهایی در صحنه نبرد مواجه میشوند اما با بهره گیری از اطلاعات موثق و تجربه و هماهنگی نیروهای خود را بر روی اهداف ویژه ای متمرکز میکنند.سه نکته اساسی در روش حاج قاسم وجود دارد :

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پنهان

10 نکته از یک معلم کارآفرینی در ایران

طی ده سالی که در کنار فعالیتهای فنی و تجاری، به تدریس حوزه های مدیریت اشتغال داشته ام، فرصتهای ارزشمندی دست داد تا به عنوان معلم یا دوست یا مشاور در خدمت برخی از برترین مدیران و کارآفرینان کشور باشم. در تمام این سالها همیشه کتابچه ای دارم که داخل آن در مورد کارآفرینی در ایران – بر اساس گفته های کارآفرینان – مینویسم.

محمدرضا شعبانعلی درباره کارآفرینی

این مطالب حاصل یک کار سیستماتیک علمی نیست و به همین دلیل، تا کنون این نوشته ها را منتشر نکرده ام. اما از آنجا که این مطالب حاصل گفتگو و گپهای دوستانه و صادقانه با بیش از ۲۰۰ کارآفرین برتر کشور است همیشه میتواند در ذهن ما ایده هایی در خصوص کارآفرینی ایجاد کند. من معمولا در ارائه خدمات مشاوره به شرکتها و سازمانهای نوپا از این دفترچه استفاده میکنم و تا کنون نتایج آن رضایتبخش بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پنهان

از آخر ،اول

کسی که از اوج می ترسد پایین ترین پله را بالاترین پله می بیند.


حسرت دیگران شدن مخور این من را کسی جز من ، من نمی کند.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پنهان
مثل پارچه نرم

مثل پارچه نرم

دیدی که بزازها قیچی خود را تیز میکنند. 

علت را می دانید ؟

اصل وجود قیچی برش پارچه است .

ولی نکته مهم این  است که علت تیز کردن قیچی ها توسط بزاز ها چیست ؟
چون جنس پارچه نرم است و قیچی را رفته رفته کند میکند. 



بعضی آدمها در حق شما مثل قیچی اند.
اما شما مثل پارچه با آنها نرم باشید... رفته رفته کند میشوند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پنهان
کوسه زندگی

کوسه زندگی

به نام خدا با سلام و احترام

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آبهای اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری ، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.

ماهی گیران هر چه مسافت طولانی تری را طی میکردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشید .

اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.

برای حل این مسئله ، شرکتهای ماهی گیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند.

آنها ماهی ها را میگرفتند آنها را روی در یا منجمد میکردند.

فریزرها این امکان را برای قایقها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.

اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی را در قایقها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری میکردند.

ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.

متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند.

زیرا ماهیها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.

باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. پس شرکتهای ماهیگیری بگونه ای باید این مسئله را حل میکردند.

آنها چطور می توانستند ماهی تازه بکیرند؟

اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید ، چه پیشنهادی می دادید؟


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پنهان